به گزارش خبرگزاری حوزه، عالم بزرگوار آیت الله محمدباقر قائنی مجتهد بیرجَندی (۱۲۷۶-۱۳۵۲ق)، معروف به محمدباقر آیتی و محدث بیرجندی، فقیه، رجالی و متکلم شیعه در قرن ۱۴ قمری است که قریب به یک قرن پیش در چنین روزی دار فانی را وداع کرد.
وی مدتی در زادگاهش به امامت جمعه و جماعت میپرداخت و منصب قضاوت را نیز بر عهده داشت. نزدیک به ۷۰ اثر به او نسبت دادهاند که کبریت احمر از مشهورترین آنهاست.
معظم له، در ربیع الاول سال ۱۲۷۶ هـ. ق در روستای «گازر» (از توابع قائن) در خانوادهای اصیل و با سابقه علمی دیده به جهان گشود جد اعلایش علامه ملا محمدباقر، از شاگردان علامه مجلسی و دارای اجازه از وی و شیخ حر عاملی می باشد. برادران شیخ محمدباقر نیز از علما و دانشمندان بوده اند؛ برادر بزرگش آقا شیخ محمد ابراهیم قائنی، برادر دیگرش محمدتقی قائنی (فاضل و شاعر متخلص به «شعله») و برادر دیگرش حاج ملا محمدعلی است .
پس از طی دوران کودکی، ادبیات و علوم بلاغت را نزد والد بزرگوارش شیخ محمدحسن قائنی فرا گرفت. ۱۲ ساله بود که به سوی قائن حرکت کرد و در مدرسه جعفریه ساکن شد. و نزد برادرش حاج ملا محمدعلی و اساتید دیگر (همچون سید ابوطالب قائنی) ادبیات و معانی و بیان را تکمیل نمود. در همین زمان واقعهای رخ داد که مسیر زندگی علمی وی را دگرگون ساخت:روزی مرحوم خانلرخان اعتصام الملک (که برای تعدیل مالیات قائنات و سیستان از طرف دولت مامور شده بود) به مدرسه جعفریه رفت و از فضلا و طلاب مدرسه پرسشهایی نمود و جماعت فضلا از پاسخگویی عاجز شدند. در این میان تنها مرحوم شیخ محمدباقر (با کمی سن) از عهده جواب برآمد و پاسخهای کافی و شافی داد که نظر خانلرخان را به سوی خود جلب کرد و لذا ایشان را به مشهد مقدس اعزام نمود.
علامه بیرجندی در سن ۱۴ سالگی به مدرسه میرزا جعفر رفت و در مدت چند سال، برخی از کتب فقهی و اصولی (معالم، القوانین و شرح لمعه) را نزد میرزا هدایتالله مدرس ابهری و کتابهای شیخ انصاری (رسائل و مکاسب) را نزد شاگردان شیخ فرا گرفت که برخی از آنان عبارتند از:
حاج سید عبدالصمد شوشتری که نزد شیخ انصاری از مطول تا آخرین کتابهای فقهی و اصولی را تا واپسین روزهای زندگی شیخ خوانده بود.
شیخ محمدتقی بجنوردی
شیخ علی یزدی
علامه سیدمرتضی یزدی قائنی
حکمت و فلسفه را نزد میرزا علیرضا مدرس سبزواری و علوم تجدید و قرائت را در محضر ملاعلی مزینانی آموخت.
وی در این مدرسه در کمال اعزاز و احترام بود و حجره مرحوم شیخالرئیس قاجار را بدو داده بودند و به توصیه اعتصامالملک، رکنالدوله، فرمانروای خراسان، و میرزا سعیدخان، متولی آستان قدس، کمال احترام را بدو میکردند.
استاد وی، میرزا هدایتالله ابهری بارها گفته بود: من درس را تنها برای ایشان میگویم، زیرا که شیخ بهایی در عالم رؤیا سفارش او را به من فرموده است و گفت: او در آینده به مقاماتی عالی خواهد رسید.
هجرت به نجف اشرف و سامرا:
شیخ محمدباقر بیرجندی در ۲۰ سالگی (۱۲۹۶ هـ. ق) آهنگ نجف نمود. وی در حالی که فاضلی کوشا و درس خوانده بود و در فقه، اصول، کلام، فلسفه و ادبیات دستی توانا داشت، در حلقه درس اساتید نامآور نجف شرکت جست و از محضر آنان استفادههای فراوانی برد. استادان وی در نجف عبارتند از آیات عظام:
میرزا حبیبالله رشتی
آخوند ملامحمدکاظم خراسانی
علامه شیخ هادی تهرانی
محمد فاضل ایروانی
میرزا حسین خلیلی طهرانی
علامه بیرجندی در سال ۱۳۰۰ هـ. ق به سامراء رفت و سالیان چند در فقه و اصول از محضر فقیه بزرگ شیعه، میرزای شیرازی، بهرههای فراوانی برد، و همزمان در علم حدیث و رجال از محضر محدث جلیل، میرزا حسین نوری صاحب مستدرک، استفاده کرد و مورد توجه فراوان آن دو استاد قرار گرفت. میرزای شیرازی که استعداد او را در فقه دید، بدو دستور داد که در این علم، کتاب بنویسد. و او به تالیف کتاب «وثیقة الفقهاء» مشغول شد. زمانی که جلد اول آن به پایان رسید، تقدیم محضر میرزا نمود و ایشان پس از آنکه یکی دو ماه آن را مطالعه فرموده بود، او را تحسین کرد و با تاکید و تکرار بدو گفت: «بنویس! بنویس!»
از علامه محمدباقر بیرجندی، کتابهای فراوانی در رشتههای مختلف علوم اسلامی چون: فقه، اصول، کلام، تفسیر، حدیث، تاریخ و ادبیات، بر جای مانده که شمار آنها به ۶۲ اثر میرسد و اکثر آنها به خط شریفش در کتابخانه شاگردش یعنی آیتالله نجفی مرعشی موجود است.
فعالیت های اجتماعی
علامه محمدباقر بیرجندی، در ۳۰ سالگی رهسپار بیتالله الحرام و مدینه منوره شد و پس از بازگشت از سفر حج، به سوی زادگاه خویش بازگشت و در آنجا رحل اقامت افکند. وی در بیرجند پس از ازدواج، به تألیف و تصنیف، تدریس علوم دینی و تربیت شاگردان، افتاء و پاسخگویی به پرسشهای مردم، اقامه نماز جمعه و جماعت پرداخت.
همچنین منزل او محل رفع دعاوی و خصومات مردم و قضاوت شرعی بود و به عنوان حاکم شرع به اجرای احکام دین میپرداخت.وجوب عینی نماز جمعه و وجوب بقاء بر تقلید میّت اعلم، از فتاوای خاص علامه محمدباقر بیرجندی است.
مناظره با عالم سنی
در روزهای نخست ورود مرحوم علامه بیرجندی به زادگاهش، روزی در مجلس امیر عَلَم (حاکم بیرجند) بین او و ملا ابراهیم حنفی (که از افاضل علمای عامه و معروف به احاطه بر کلام و جَدَل بود) در مسائل امامت و مباحث دیگر، بحثی در گرفت و به پیروزی وی بر ملا ابراهیم بینجامید. و این واقعه سبب شهرت مرحوم علامه در اوساط علمی و نزد مردم شد. همه مردم منطقه قائن و بیرجند و مردمان افغانستان (از سنی و شیعه) در مسائل مذهبی، بدو مراجعه میکردند و او بر حسب هر یک از مذاهب فتوا صادر میکرد و در خطابات رسمی از سوی علمای هرات و دولت افغانستان، از او به «مفتی الفریقین» تعبیر میشد.
وی عقیده داشت هرکس باید برای روز جهاد، آماده باشد و واجب است فنون نظامی را فرا گیرد و لذا هر روز تفنگش را برمیداشت و با گروهی از بزرگان و رؤسای شهر به صحرا میرفتند تا تمرین تیراندازی بنمایند و فنون رزم را فرا گیرند. حتی به برخی از جوانان، از زکات و حقوق شرعی مالی میپرداخت تا در تیراندازی استاد ماهر شوند و به گروهی دیگر آموزش دهند. همچنین دو نفر از کسانی که در تیراندازی کار با سلاح گرم مهارت داشتند استخدام کرده بود، که خبر این حرکت و اقدام در چند شماره روزنامه «حبلالمتین» درج شد.
علامه بیرجندی، سرانجام پس از عمری تلاش و کوشش در راه اعلای کلمه حق، سال ۱۳۵۲ هـ.ق در ۷۷ سالگی چشم از جهان فرو بست. پیکر مطهر او را در مقبره مخصوص خویش در قبرستان بیرجند به خاک سپردند. به دنبال اعلام خبر وفاتش، در بیشتر شهرهای ایران مجالس یادبودی برگزار شد و حوزه علمیه قم به سوگ نشست و آیتالله مرعشی در مدرسه فیضیه مجلس با شکوهی منعقد ساخت.
کِبْریت اَحْمَر فی شَرائط الْمَنْبَر
کتابی به زبان فارسی در سال ۱۳۳۰ قمری تألیف علامه شیخ محمدباقر بیرجندی که برای وعاظ و اهل منبر نوشته شده و در آن، شرایط و آداب منبر را بیان میکند. کتاب کبریت احمر از دو بخش تشکیل شده و هر بخش، دارای فصلهای متعدد است. مؤلف در این کتاب به بررسی مقاتل نیز پرداخته و برخی از تحریفات عاشورا را نقد کرده است.
ایشان در این کتاب، راه استاد خویش میرزا حسین نوری را در مبارزه با تحریفات عاشورا پیموده است. کبریت احمر، جامعتر از کتاب لؤلؤ و مرجان نوشته محدث نوری بوده و در آن به تمامی آداب منبر و مجالس وعظ، اعم از منبری، شنونده، بانی و موارد دیگری از این دست، پرداخته است.
کبریت احمر در دو بخش تنظیم شده است:
بخش اول به طرح شرایط وعظ و واعظ و منبر و مستمع پرداخته که خود، از یک مقدمه و چهار فصل تشکیل شده است.
مقدمه شامل فوائد و شأن و جایگاه منبر است که نویسنده بهطور خلاصه و کوتاه اشاره میکند.
فصل اول به فضیلت موعظه میپردازد و مطلب را با آیۀ ۵۷ سوره یونس آغاز میکند.
فصل دوم به طرح شرایط بالا رفتن از منبر و وعظ کردن و این که چه کسی حق نشستن بر منبر و استفاده از آن را دارد، میپردازد و بیست ویژگی برای منبر رفتن ذکر میشود.
فصل سوم درباره شرایط مستمعین، ثواب حضور در مجلس و گریه کردن بر مصائب اهلبیت(ع) مطرح میشود.
فصل چهارم به بیان شرایط منبر که شامل ۶ شرط میباشد، پرداخته است.
بخش دوم هم شامل ۳۰ موضوع تبلیغی و یک خاتمه است که برای روضهخوانی، هدایت، مدیریت و گردانندگی مجلس نوشته شده است.
منابع:
ویکی شیعه
دانشنامه اسلامی
کبریت احمر فی شرایط منبر به اهتمام علیرضا اباذری










نظر شما